آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

  • ۰
  • ۰

بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل

۱. ویدیو‌ تماشا کنید

بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل این است که تلویزیون تماشا کنید یا ویدیو ببینید.

تماشای سیمپسون‌ها - بهترین روش یادگیری زبان انگلیسی در منزل

«خانواده ی سیمپسون»

برای یادگیری سریع زبان انگلیسی کارتون ببینید. شاید کارتون خانواده ی سیمپسون را بشناسید. این انیمیشن کمدی در همه ی دنیا مشهور است و مخاطبانش را با همه ی فراز و نشیب های یک خانواده ی پرتنش آمریکایی همراه می کند. این انیمیشن، بامزه است و از نظر فرهنگی هم اهمیت دارد؛ چون با جنبه های مختلف زندگی روزانه مثل مدرسه، کار و زندگی اجتماعی سر و کار دارد. این برنامه هم چنین از نظر کلمات عامیانه بی نظیر و یک منبع فرهنگی خوب است. نقش اصلی داستان، هومِر سیمپسون (Homer Simpson)، یک بازرس دست و پا چلفتی و بامزه است که در یک نیروگاه هسته ای محلی کار می کند. همسرش، مارج و سه فرزندشان هم، دیگر نقش های اصلی این برنامه هستند. تعداد زیادی کاراکتر دیگر هم در این انیمیشن حضور دارند.

محتوایی پیدا کنید که برای‌تان جذاب است

محتوای بسیاری به زبان انگلیسی وجود دارد از فیلم‌های آموزشی تا مصاحبه‌ها و ویدیو‌های متعدد در دنیای آنلاین، هر کدام از این موارد مخصوصا اگر در زمینه علاقه شما باشد می‌تواند به عنوان آموزش انگلیسی عمل کند. مثلا تصور کنید که شما به تکنولوژی علاقه دارید، می‌توانید ساعت‌ها ویدیو در این زمینه‌ بیابید. بزرگترین حسن این روش این است که شما به حوزه ویدیو علاقه دارید و آشنایی خوبی با آن دارید، به همین دلیل هم از دیدن آن خسته نمی‌شوید و هم اینکه آشنایی اولیه شما با مبحث به شما کمک خواهد کرد که زودتر کلمات و ترکیبات را به خاطر بسپارید و زودتر کل موضوع را درک کنید.

«FluentU»

اگر به دنبال منابع ویدئویی دیگری برای یادگیری زبان انگلیسی هستید، FluentU را هم امتحان کنید. این سایت یک مجموعه ی بزرگ از ویدئوهای انگلیسی دارد که از منابع دنیای واقعی مثل کلیپ های موسیقی، برنامه های تلویزیونی، تریلرهای فیلم «بازی گرسنگان» (The Hunger Games)، اخبار و سخنرانی های الهام بخش گرفته شده اند.

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

کشورها و پایتخت ها

در جدول زیر، در ستون کشور نام هر کشور آنگونه که در انگلیسی مصطلح است آمده است، برای مثال South Korea

ستون صفت شامل واژه ای است که چیزی مربوط به آن کشور را توصیف میکند، برای مثال French cheese.

ستون ملیت شامل صفت مربوط به توصیف شخصی از آن کشور است، برای مثال a Russian diplomat

ستون ساکن نام شخصی از آن کشور را نشان میدهد، برای مثال a Kenyan won the London Marathon . این ستون به نام اهلیت هم شناخته میشود.

اروپای شمالی

کشور صفت ملیت ساکن
Denmark
دانمارک
Danish
دانمارکی
Danish
دانمارکی
Dane
اهل دانمارک
England
انگلستان
English
انگلیسی
British / English
بریتانیایی/ انگلیسی
Englishman / Englishwoman
زن / مرد انگلیسی
Estonia
استونی
Estonian
استونیایی
Estonian
استونیایی
Estonian
اهل استونی
Finland
فنلاند
Finnish
فنلاندی
Finnish
فنلاندی
Finn
اهل فنلاند
Iceland
ایسلند
Icelandic
ایسلندی
Icelandic
ایسلندی
Icelander
اهل ایسلند
Ireland
ایرلند
Irish
ایرلندی
Irish
ایرلندی
Irishman / Irishwoman
مرد / زن ایرلندی
Latvia
لتونی
Latvian
لتونیایی
Latvian
لتونیایی
Latvian
اهل لتونی
Lithuania
لیتوانی
Lithuanian
لیتوانیایی
Lithuanian
لیتوانیایی
Lithuanian
اهل لیتوانی
Northern Ireland
ایرلند شمالی
Northern Irish
ایرلند شمالی
British / Northern Irish
بریتانیایی / ایرلند شمالی
Northern Irishman / Northern Irishwoman
مرد / زن اهل ایرلند شمالی
Norway
نروژ
Norwegian
نروژی
Norwegian
نروژی
Norwegian
اهل نروژ
Scotland
اسکاتلند
Scottish
اسکاتلندی
British / Scottish
بریتانیایی یا اسکاتلندی
Scot / Scotsman / Scotswoman
اهل اسکاتلند / مرد / زن اسکاتلندی
Sweden
سوئد
Swedish
سوئدی
Swedish
سوئدی
Swede
اهل سوئد
United Kingdom
پادشاهی متحد بریتانیا
British
بریتانیایی
British
بریتانیایی
Briton
اهل بریتانیا
Wales
ولز
Welsh
ولزی
British / Welsh
بریتانیایی / ولزی
Welshman / Welshwoman
زن / مرد اهل ولز

اروپای غربی

کشور صفت ملیت ساکن
Austria
اتریش
Austrian
اتریشی
Austrian
اتریشی
Austrian
اهل اتریش
Belgium
بلژیک
Belgian
بلژیکی
Belgian
بلژیکی
Belgian
اهل بلژیک
France
فرانسه
French
فرانسوی
French
فرانسوی
Frenchman / Frenchwoman
زن / مرد اهل فرانسه
Germany
آلمان
German
آلمانی
German
آلمانی
German
اهل آلمان
Netherlands
هلند
Dutch
هلندی
Dutch
هلندی
Dutchman / Dutchwoman
مرد / زن اهل هلند
Switzerland
سوییس
Swiss
سوییسی
Swiss
سوییسی
Swiss
اهل سوییس

اروپای جنوبی

کشور صفت ملیت ساکن
Albania
آلبانی
Albanian
آلبانیایی
Albanian
آلبانیایی
Albanian
اهل آلبانی
Croatia
کرواسی
Croatian
کروات
Croatian
کروات
Croatian
اهل کرواسی
Cyprus
قبرس
Cypriot
قبرسی
Cypriot
قبرسی
Cypriot
اهل قبرس
Greece
یونان
Greek
یونانی
Greek
یونانی
Greek
اهل یونان
Italy
ایتالیا
Italian
ایتالیایی
Italian
ایتالیایی
Italian
اهل ایتالیا
Portugal
پرتغال
Portuguese
پرتغالی
Portuguese
پرتغالی
Portuguese
اهل پرتغال
Serbia
صربستان
Serbian
صرب
Serbian
صربی
Serbian
اهل صربستان
Slovenia
اسلوونی
Slovenian / Slovene
اسلوونیایی / اسلوین
Slovenian / Slovene
اسلوونی / اسلوین
Slovenian / Slovene
اهل اسلوونی
Spain
اسپانیا
Spanish
اسپانیایی
Spanish
اسپانیایی
Spaniard
اهل اسپانیا

ارپای شرقی

کشور صفت ملیت ساکن
Belarus
بلاروس
Belarusian
بلاروسی
Belarusian
بلاروس
Belarusian
اهل بلاروس
Bulgaria
بلغارستان
Bulgarian
بلغار
Bulgarian
بلغار
Bulgarian
اهل بلغارستان
Czech Republic
جمهوری چک
Czech
چکی
Czech
چک
Czech
اهل چک
Hungary
مجارستان
Hungarian
مجار
Hungarian
مجار
Hungarian
اهل مجارستان
Poland
لهستان
Polish
لهستانی
Polish
لهستانی
Pole
اهل لهستان
Romania
رومانی
Romanian
رومانیایی
Romanian
رومانیایی
Romanian
اهل رومانی
Russia
روسیه
Russian
روس
Russian
روس
Russian
اهل روسیه
Slovakia
اسلواکی
Slovak / Slovakian
اسلواک
Slovak / Slovakian
اسلواک
Slovak / Slovakian
اهل اسلواکی
Ukraine
اوکراین
Ukrainian
اوکراینی
Ukrainian
اوکراینی
Ukrainian
اهل اوکراین

آمریکای شمالی

کشور صفت ملیت ساکن
Canada
کانادا
Canadian
کانادایی
Canadian
کانادایی
Canadian
اهل کانادا
Mexico
مکزیک
Mexican
مکزیکی
Mexican
مکزیکی
Mexican
اهل مکزیک
United States
ایالات متحده
American
آمریکایی
American
آمریکایی
American
اهل آمریکا

آمریکای مرکزی و کارائیب

کشور صفت ملیت ساکن
Cuba
کوبا
Cuban
کوبایی
Cuban
کوبایی
Cuban
اهل کوبا
Guatemala
گواتمالا
Guatemalan
گواتمالایی
Guatemalan
گواتمالایی
Guatemalan
اهل گواتمالا
Jamaica
جامائیک
Jamaican
جامائیکی
Jamaican
جامائیکی
Jamaican
اهل جامائیک

آمریکای جنوبی

کشور صفت ملیت ساکن
Argentina
آرژانتین
Argentine / Argentinian
آرژانتینی
Argentine / Argentinian
آرژانتینی
Argentine / Argentinian
اهل آرژانتین
Bolivia
بولیوی
Bolivian
بولیویایی
Bolivian
بولیویایی
Bolivian
اهل بولیوی
Brazil
برزیل
Brazilian
برزیلی
Brazilian
برزیلی
Brazilian
اهل برزیل
Chile
شیلی
Chilean
شیلیایی
Chilean
شیلیایی
Chilean
اهل شیلی
Colombia
کلمبیا
Colombian
کلمبیایی
Colombian
کلمبیایی
Colombian
اهل کلمبیا
Ecuador
اکوادور
Ecuadorian
اکوادوریایی
Ecuadorian
اکوادوریایی
Ecuadorian
اهل اکوادور
Paraguay
پاراگوئه
Paraguayan
پاراگوئه‌ای‌
Paraguayan
پاراگوئه‌ای‌
Paraguayan
اهل پاراگوئه‌
Peru
پرو
Peruvian
پرویی
Peruvian
پرویی
Peruvian
اهل پرو
Uruguay
اوروگوئه
Uruguayan
اوروگوئه ای
Uruguayan
اوروگوئه ای
Uruguayan
اهل اوروگوئه
Venezuela
ونزوئلا
Venezuelan
ونزوئلایی
Venezuelan
ونزوئلایی
Venezuelan
اهل ونزوئلا

آسیای غربی

کشور صفت ملیت ساکن
Georgia
گرجستان
Georgian
گرجی
Georgian
گرجی
Georgian
اهل گرجستان
Iran
ایران
Iranian / Persian
ایرانی
Iranian
ایرانی
Iranian
اهل ایران
Iraq
عراق
Iraqi
عراقی
Iraqi
عراقی
Iraqi
اهل عراق
Israel
اسرائیل
Israeli
اسرائیلی
Israeli
اسرائیلی
Israeli
اهل اسرائیل
Jordan
اردن
Jordanian
اردنی
Jordanian
اردنی
Jordanian
اهل اردن
Kuwait
کویت
Kuwaiti
کویتی
Kuwaiti
کویتی
Kuwaiti
اهل کویت
Lebanon
لبنان
Lebanese
لبنانی
Lebanese
لبنانی
Lebanese
اهل لبنان
Palestinian Territories
فلسطین
Palestinian
فلسطینی
Palestinian
فلسطینی
Palestinian
اهل فلسطین
Saudi Arabia
عربستان سعودی
Saudi Arabian
سعودی
Saudi Arabian
سعودی
Saudi Arabian
اهل عربستان سعودی
Syria
سوریه
Syrian
سوری
Syrian
سوری
Syrian
اهل سوریه
Turkey
ترکیه
Turkish
ترک
Turkish
ترک
Turk
اهل ترکیه
Yemen
یمن
Yemeni / Yemenite
یمنی
Yemeni / Yemenite
یمنی
Yemeni / Yemenite
اهل یمن

آسیای جنوبی و مرکزی

کشور صفت ملیت ساکن
Afghanistan
افغانستان
Afghan / Afghani
افغان / افغانی
Afghan / Afghani
افغان / افغانی
Afghan / Afghani
اهل افغانستان
Bangladesh
بنگلادش
Bangladeshi
بنگلادشی
Bangladeshi
بنگلادشی
Bangladeshi
اهل بنگلادش
India
هند
Indian
هندی
Indian
هندی
Indian
اهل هند
Kazakhstan
قزاقستان
Kazakh / Kazakhstani
قزاقستانی / قزاق
Kazakh / Kazakhstani
قزاقستانی / قزاق
Kazakh / Kazakhstani
اهل قزاقستان یا قزاق
Nepal
نپال
Nepalese / Nepali
نپالی
Nepalese / Nepali
نپالی
Nepalese / Nepali
اهل نپال / نپالی
Pakistan
پاکستان
Pakistani
پاکستانی
Pakistani
پاکستانی
Pakistani
اهل پاکستان
Sri Lanka
سری لانکا
Sri Lankan
سری لانکایی
Sri Lankan
سری لانکایی
Sri Lankan
اهل سری لانکا

آسیای شرقی

کشور صفت ملیت ساکن
China
چین
Chinese
چینی
Chinese
چینی
Chinese
اهل چین
Japan
ژاپن
Japanese
ژاپنی
Japanese
ژاپنی
Japanese
اهل ژاپن
Mongolia
مغولستان
Mongolian
مغول
Mongolian
مغول
Mongolian / Mongol
اهل مغولستان/ مغول
North Korea
کره شمالی
North Korean
کره ای
North Korean
کره ای
North Korean
اهل کره شمالی
South Korea
کره جنوبی
South Korean
کره ای
South Korean
کره ای
South Korean
اهل کره جنوبی
Taiwan
تایوان
Taiwanese
تایوانی
Taiwanese
تایوانی
Taiwanese
اهل تایوان

آسیای جنوب شرقی

کشور صفت ملیت ساکن
Cambodia
کامبوج
Cambodian
کامبوجی
Cambodian
کامبوجی
Cambodian
اهل کامبوج
Indonesia
اندونزی
Indonesian
اندونزیایی
Indonesian
اندونزیایی
Indonesian
اهل اندونزی
Laos
لائوس
Laotian / Lao
لائو / لائوسی
Laotian / Lao
لائو/ لائوسی
Laotian / Lao
اهل لائوس
Malaysia
مالزی
Malaysian
مالزیایی
Malaysian
مالزیایی
Malaysian
اهل مالزی
Myanmar
میانمار
Burmese
برمه ای
Burmese
برمه ای
Burmese
اهل برمه
Philippines
فیلیپین
Filipino
فیلیپینی
Filipino
فیلیپینی
Filipino
اهل فیلیپین
Singapore
سنگاپور
Singaporean
سنگاپوری
Singaporean
سنگاپوری
Singaporean
اهل سنگاپور
Thailand
تایلند
Thai
تایلندی
Thai
تایلند
Thai
اهل تایلند
Vietnam
ویتنام
Vietnamese
ویتنامی
Vietnamese
ویتنامی
Vietnamese
اهل ویتنام

استرالیا و پاسیفیک

کشور صفت ملیت ساکن
Australia
استرالیا
Australian
استرالیایی
Australian
استرالیایی
Australian
اهل استرالیا
Fiji
فیجی
Fijian
فیجیایی
Fijian
فیجیایی
Fijian
اهل فیجی
New Zealand
نیوزلند
New Zealand
نیوزلندی
New Zealand
نیوزلندی
New Zealander
اهل نیوزلند

آفریقای شمالی و غربی

کشور صفت ملیت ساکن
Algeria
الجزیره
Algerian
الجزایری
Algerian
الجزایری
Algerian
اهل الجزیره
Egypt
مصر
Egyptian
مصری
Egyptian
مصری
Egyptian
اهل مصر
Ghana
غنا
Ghanaian
غنایی
Ghanaian
غنایی
Ghanaian
اهل غنا
Ivory Coast
ساحل عاج
Ivorian
ساحل عاجی
Ivorian
ساحل عاجی
Ivorian
اهل ساحل عاج
Libya
لیبی
Libyan
لیبیایی
Libyan
لیبیایی
Libyan
اهل لیبی
Morocco
مراکش
Moroccan
مراکشی
Moroccan
مراکشی
Moroccan
اهل مراکش
Nigeria
نیجریه
Nigerian
نیجریایی
Nigerian
نیجریایی
Nigerian
اهل نیجریه
Tunisia
تونس
Tunisian
تونسی
Tunisian
تونسی
Tunisian
اهل تونس

آفریقای شرقی

کشور صفت ملیت ساکن
Ethiopia
اتیوپی
Ethiopian
اتیوپیایی
Ethiopian
اتیوپیایی
Ethiopian
اهل اتیوپی
Kenya
کنیا
Kenyan
کنیایی
Kenyan
کنیایی
Kenyan
اهل کنیا
Somalia
سومالی
Somali / Somalian
سومالیایی
Somali / Somalian
سومالیایی
Somali / Somalian
اهل سومالی
Sudan
سودان
Sudanese
سودانی
Sudanese
سودانی
Sudanese
اهل سودان
Tanzania
تانزانیا
Tanzanian
تانزانیایی
Tanzanian
تانزانیایی
Tanzanian
اهل تانزانیا
Uganda
اوگاندا
Ugandan
اوگاندایی
Ugandan
اوگاندایی
Ugandan
اهل اوگاندا

آفریقای مرکزی و جنوبی

کشور صفت ملیت ساکن
Angola
آنگولا
Angolan
آنگولایی
Angolan
آنگولایی
Angolan
اهل آنگولا
Botswana
بوتسوانا
Botswanan
بوتسوانایی
Botswanan
بوتسوانایی
Botswanan
اهل بوتسوانا
Democratic Republic of the Congo
جمهوری دموکرات کنگو
Congolese
کنگویی
Congolese
کنگویی
Congolese
اهل کنگو
Madagascar
ماداگاسکار
Madagascan
ماداگاسکاری
Malagasy
ماداگاسکاری
Malagasy
اهل ماداگاسکار
Mozambique
موزامبیک
Mozambican
موزامبیکی
Mozambican
موزامبیکی
Mozambican
اهل موزامبیک
Namibia
نامیبیا
Namibian
نامیبیایی
Namibian
نامیبیایی
Namibian
اهل نامیبیا
South Africa
آفریقای جنوبی
South African
آفریقایی
South African
آفریقایی
South African
اهل آفریقای جنوبی
Zambia
زامبیا
Zambian
زامبیایی
Zambian
زامبیایی
Zambian
اهل زامبیا
Zimbabwe
زیمبابوه
Zimbabwean
زیمبابوه ای
Zimbabwean
زیمبابوه ای
Zimbabwean
اهل زیمبابوه

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 35 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس میخواهیم در رابطه با ضمایر اشاره صحبت کنیم.

ضمایر اشاره

ضمایر اشاره، همانطور که از نامشان مشخص است ضمایری هستند که برای اشاره به چیزها (و به ندرت افراد) از آنها استفاده می شود. از آنجا که ضمایر اشاره برای اشاره به چیزی استفاده می شوند همیشه حالت سوم شخص دارند. یک ضمیر اشاره می تواند دو خصوصیت داشته باشد:

  • دوری و نزدیکی: از نظر دوری و نزدیکی ضمیر اشاره یا برای اشاره به چیزهای دور است یا چیزهای نزدیک.
  • تعداد: از نظر تعداد ضمیر اشاره یا مفرد است یا جمع.

بخش امیدوار کننده اینجاست که این ضمایر در فارسی معادل های نسبتا دقیقی دارند. پس درک کردن ساختار آنها اصلا سخت نیست. ضمیر اشاره نزدیک “this” معادل “این” است، ضمیر اشاره دور “that” معادل آن است. برای حالت های جمع these معادل “اینها” و those معادل “آنها”.

نکته: آنها در فارسی دو معنا دارد. یکی ضمیر شخصی سوم شخص مفرد (معادل they) و دیگری ضمیر اشاره دور جمع (معادل those) البته در زبان محاوره ما معمولا برای ضمیر اشاره دور از واژه “اونها” استفاده می کنیم.

معرفی ضمایر اشاره

معادل فارسی تلفظ آمریکایی ضمیر اشاره انگلیسی
این ðɪs  
this
آن، اون ðæt  
that
اینها، اینا ðiːz  
these
آنها، اونا ðoʊz  
those

استفاده از ضمایر اشاره در حالت جمع

همانطور که گفته شد، در صورت اشاره به یک چیز باید از ضمیر اشاره مفرد استفاده کرد. در این صورت اسم هم طبیعتا مفرد است. در صورتی که به چند چیز اشاره کنیم باید از ضمیر جمع استفاده کنیم. در زبان فارسی ما برای ضمایر اشاره جمع هم از اسم مفرد استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

This is a bakery.

(این یک نانوایی است.)

 

That is a restaurant.

(آن یک رستوران است.)

 

These are cats.

(اینها گربه هستند.)

 

Those are dogs.

(آنها سگ هستند.)

همانطور که میبینید برای ضمایر اشاره جمع اسم هم جمع آورده شده در حالی که در معادل فارسی اسم مفرد است. (ما در فارسی نمی گوییم “آنها سگ ها هستند.”).

ضمیر اشاره و صفت اشاره

همانطور که نشان دادیم از ضمیر اشاره برای اشاره کردن به چیزی استفاده می شود. صفت اشاره دقیقا ساختاری مشابه ضمیر اشاره دارد با این تفاوت که در کنار یک اسم استفاده می شود. در این صورت این صفت نقش نشان دادن دوری و نزدیکی آن اسم را دارد. (بعدها در مورد صفت ها بیشتر صحبت می کنیم.) در فارسی هم دقیقا از چنین ساختاری استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

This dog is here.

(این سگ اینجاست.)

 

That cat is there.

(آن گربه آنجاست.)

در اینجا ضمایر اشاره به صورت صفت تنها دوری و نزدیکی را نشان میدهند. البته ساختار ضمایر و صفات اشاره کاملا مشابه است و در بسیاری از کتابها اصلا به عنوان صفت به آنها اشاره نشده است.

چه زمانی از ضمیر اشاره نزدیک یا دور استفاده کنیم؟

با توجه به ساختار مشابه زبان های انگلیسی و فارسی جواب این سوالی خیلی سخت نیست. ضمایر اشاره معمولا نسبی هستند. یعنی فاصله ریاضی ای برای انتخاب ضمیر وجود ندارد (که مثلا دورتر از 3 متر از ضمیر دور استفاده شود.). به صورت معمول چیزی که آنقدر نزدیک است که در دسترس است را با ضمیر اشاره نزدیک و چیزی که خارج از دسترس است را با ضمیر اشاره دور مورد اشاره قرار می دهند.

گاهی ضمیر اشاره اصلا به فاصله رابطه ای ندارد و تنها دسترسی و نزدیکی فکری را نشان میدهند. به مثال زیر دقت کنید:

 

I like this job. That job was bad.

(من این شغل را دوست دارم. آن شغل بد بود.)

در اینجا استفاده از ضمیر اشاره نزدیک نشان دهنده شرایط فعلی یا نزدیک است، و ضمیر اشاره دور به یک شرایط دور اشاره می کند (یعنی هیچ رابطه ای با فاصله فیزیکی ندارد). جالب است که ضمایر انگلیسی هم دقیقا همین ساختار را دارند.

سوالی کردن و منفی کردن

سوالی کردن و منفی کردن ضمایر اشاره دقیقا مانند ضمایر شخصی است. به مثال زیر توجه کنید:

 

This is a dog.

(این یک سگ است.)

 

Is this a dog? 

(آیا این یک سگ است؟)

 

Yes, this is. 

(بله، این هست.)

 

No, this isn’t.

(خیر، این نیست.)

 

No, this isn’t a dog. 

(خیر، این یک سگ نیست.)

شکل کوتاه

تنها یکی از ضمایر اشاره شکل کوتاه دارد. that is در شکل کوتاه به صورت that’s در می آید. this is به هیچ عنوان کوتاه نمی شود (به این علت که تلفظ آن ممکن نخواهد بود). کوتاه کردن ضمایر اشاره جمع هم خیلی به ندرت صورت می گیرد. (برخی کتاب ها these’re و those’re را مجاز می دانند و برخی خیر. اما بهتر است این ضمایر را کوتاه نکنید.)

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 34 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم با مجموعه ای از واژه های مرتبط با مکان های مختلف در شهر آشنا شویم.

معادل فارسی تلفظ آمریکایی مکان شهر در انگلیسی
شهر

ˈsɪti

 
city
شهر کوچک

taʊn

 
town
نانوایی

ˈbeɪkəri

 
bakery
کتابفروشی

ˈbʊkstɔːr

 
bookstore 
قصابی

ˈbʊtʃərz

 
butcher’s 
کافه

kæˈfeɪ

 
café 
سینما

ˈmuːviˈ θɪətər

 
movie theater
باشگاه ورزشی

dʒɪm

 
gym 
آرایشگاه

ˈherˌdresərz

 
hairdresser’s 
داروخانه

ˈfɑːrməsi

 
pharmacy
رستوران

ˈrestərɑːnt

 
restaurant
میدان

skwer

 
square
خیابان

striːt

 
Street
 خواروبار فروشی

ˈsuːpərˌmɑːrkɪt

 

supermarket


برای اطلاعات بیشتر

مکان شهر در انگلیسی توضیحات
city واژه city برای شهرهای نسبتا بزرگ استفاده می شود. در تعریف شهرشناسی city برای شهرهایی استفاده می شود که بیش از 100هزار نفر جمعیت دارند.
town برای شهرهایی با جمعیت بین 20هزار تا 100هزار نفر از واژه town استفاده می شود. در فارسی ما برای هر دو واژه city و town از شهر استفاده می کنیم. باید به تفاوت این دو توجه داشته باشید.
bakery

در بخش های زیادی از اروپا و آمریکا نانوایی به شکلی که در ایران داریم وجود ندارد. bakery معمولا مغازه ای است که انواع مختلف نان و گاهی کلوچه و شیرینی می فروشد. معمولا در فارسی به اشتباه از confectionery (شرینی فروشی) به عنوان معادل شیرینی فروشی ایرانی استفاده می شود اما confectionery بیشتر شکلات فروشی است.

برای مغازه هایی که کیک و شیرینی می فروشند میتوانید از هر دو واژه استفاده کنید.

butcher’s نام برخی از مغازه ها در انگلیسی از ترکیب اسم شغل فرد و حرف s ساخته می شود. butcher در انگلیسی به معنای قصاب است و butcher’s به معنای مغازه قصابی. (ممکن است این واژه را به صورت butchers هم ببنید که درست است.)
café café یا café shop معادل کافی شاپ در فارسی است. این مغازه را با قهوه خانه در ایران اشتباه نگیرید. قهوه خانه در فرهنگ غربی هیچ معادلی ندارد (معمولا مردم به جایی مثل قهوه خانه به pub می روند) برای قهوه خانه ایرانی بهتر است از اصطلاح Persian coffeehouse استفاده کنید.
movie theater movie theater یا به طور کوتاه تر movies یک واژه آمریکایی است. در بریتانیا از واژه cinema استفاده می شود. (البته سینما در واقع یک واژه فرانسوی است. این واژه از فرانسه وارد فارسی شده)
gym gym کوتاه شده واژه gymnasium به معنای ورزشگاه است. البته دو شکل این واژه امروزه معنای یکسانی ندارند. وقتی از gym استفاده می کنید معمولا به چیزی مثل باشگاه پرورش اندام در فارسی اشاره می کنید. در حالی که وقتی از gymnasium استفاده می کنید معمولا به ورزشگاه یا زمین سرپوشیده ورزشی اشاره می کنید.
hairdresser’s ساختار ساخت hairdresser’s  هم مثال butcher’s است. با اضافه کردن s به نام شغل نام مغازه ساخته شده است.
pharmacy pharmacy در انگلیسی معادل داروخانه در فارسی است. شاید سردر برخی داروخانه ها (حتی در ایران) دیده باشید که از واژه drugstore هم در کنار آن استفاده شده. این دو گرچه به هم خیلی نزدیک هستند اما معانی متفاوتی دارند. pharmacy مغازه است که برای ارائه دارو نیاز به نسخه پزشک دارد در حالی که داروهای drugstore نیازی به نسخه ندارند. پس یک مغازه ممکن است هم pharmacy باشد و هم drugstore.
restaurant در فارسی و انگلیسی restaurant دقیقا معنای مشابهی دارد. تنها تفاوت در نحوه تلفظ است. از آنجا که رستوران در فارسی از زبان فرانسه گرفته شده ما t اخر را تلفظ نمی کنیم.
square جالب است بدانید square در معنای هندسی به مربع گفته می شود. این شاید در ابتدا برای شما عجیب به نظر برسد. اما در بیشتر شهرهای اروپایی در زمان قدیم بخش هایی از شهر را به صورت خالی سنگ فرش می کردند که برای تجمع افراد ساخته شده بودند و مراسم در آنها برگذار می شده. بعدها با پیشرفت خیابان ها از همین نام برای میدانها که معمولا دایره ای شکل هستند هم استفاده شد.
supermarket supermarket خیلی به معادل فارسی سوپر مارکت نزدیک است. گاهی از واژه Grocery store هم به همین معنا استفاده می شود. برای فروشگاه های بسیار بزرگ بیشتر از واژه hypermarket استفاده می شود.

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

 

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 33 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم با ساختار there is و there are و کاربردهای آن آشنا شویم.

there به عنوان قید مکان

پیش از آشنا شدن با ساختار های there is و there are باید بدانید که واژه there به عنوان قید مکان به معنای “آنجا” است و در مقابل واژه here به معنی “اینجا” استفاده می شود. جدول زیر بهتر این دو قید را معرفی می کند:

معادل فارسی تلفظ آمریکایی قید مکان
آنجا ðər  
there
اینجا hɪr  
here

از there برای اشاره به محل ها یا چیزهایی که از ما دور هستند استفاده می کنیم و از here برای اشاره به محل ها یا چیزهایی که به ما نزدیک هستند. به مثال زیر توجه کنید:

 

The rabbit is here.

(خرگوش اینجاست.)

 

The cat is there. 

(گربه آنجاست.)

از دو جمله می توان فهمید که خرگوش از گربه به ما نزدیک تر است.

کاربرد there is و there are

برخلاف معنای واژه there ساختارهای there is و there are هیچ رابطه ای با مکان ندارد و از آنها برای نمایش “وجود داشتن” استفاده می شود. زمانی که می خواهیم وجود یک چیز را نشان دهیم معمولا از این عبارت ها استفاده می کنیم. there is برای اسامی مفرد و there are برای اسامی جمع. به مثال زیر توجه کنید:

 

There is a cat here.

(یک گربه اینجا هست. [یک گربه اینجا وجود دارد])

 

There are two cats here. 

(دو گربه اینجا هستند.)

 

There is a cow here. 

(یک گاو اینجا هست.)

 

There are two horses here. 

(دو اسب اینجا هستند.)

 

There are two dogs in the room. 

(دو سگ در اتاق هستند.)

همانطور که می بینید there is و there are تنها وجود را نشان میدهند. (و ما برای نشان دادن مکان از قید مکان استفاده کردیم.) بعدها با کاربرد بیشتر این عبارات با معنای دقیق آنها بیشتر آشنا خواهید شد.

سوالی کردن عبارات There is و There are

استفاده سوالی از این عبارت ها بسیار رایج است. برای سوالی کردن آنها کافیست جای فعل be را با there عوض کنیم. برای پاسخ دادن کوتاه هم از عبارت there is یا there are با توجه به مثبت یا منفی بودن پاسخ به صورت مثبت یا منفی استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

Is there a cat here?

(آیا یک گربه اینجا هست؟)

 

Yes, there is.

(بله، هست.)

 

No, there isn’t. 

(خیر، نیست.)

 

No, there isn’t a cat here. 

(خیر، اینجا یک گربه نیست.)

 

 

Is there a horse there? 

(آیا آنجا یک اسب هست؟)

 

Yes, there is. 

(بله هست.)

 

No, there isn’t. 

(خیر نیست.)

 

No, there isn’t a horse here. 

(خیر، آنجا یک اسب نیست.)

نکته مهم: در صورتی که بخواهید جمله سوالی و منفی را با there are بسازیم باید بعد از آن از واژه any به معنای “هیچ” استفاده کنیم. در رابطه با دلیل این کار بعدها صحبت خواهیم کرد. در اینجا فقط کافیست بدانید که در حالت جمع باید از این واژه استفاده کرد.

 

Are there any dogs here?

(آیا هیچ سگی اینجا هست؟)

 

Yes, there are. 

(بله، هست.)

 

No, there aren’t. 

(خیر، نیست.)

 

No, there aren’t any dogs here. 

(خیر، اینجا هیچ سگی نیست.)

شکل کوتاه شده

توجه داشته باشید که تنها there is شکل کوتاه شده دارد. there are را نباید کوتاه کنید. (این موضوع طبیعی است چون شکل کوتاه شده آن به صورت there’re در می آید که تلفظ آن خیلی سخت است) جدول زیر شکل کوتاه شده there is را برای حالت های مختلف نشان میدهد:

شکل کوتاه شکل بلند
 
There’s There is
 

There’s not

 

There isn’t There is not

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

 

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 32 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خودش آمدید. در این درس می خواهیم در رابطه با ارتباط ملکی بین اسامی در زبان انگلیسی صحبت کنیم.

ساختار نسبت های ملکی در فارسی

پیش از صحبت کردن در رابطه با ساختار گرامری انگلیسی باید در رابطه با موضوعی مهم در گرامر فارسی صحبت کنیم که معمولا باعث اشتباه زبان آموزان می شود. در زبان فارسی کسره (-ِ-) در انتهای یک کلمه می تواند دو کاربرد نزدیک داشته باشد که ما معمولا زیاد در رابطه با تفاوت آن فکر نمی کنیم. این دو کاربرد عبارتند از:

  • نشان دادن مالکیت: گاهی کسره در انتهای یک کلمه مالکیت را نشان میدهد. مثلا در عبارت “کتابِ پرویز” کسره نشان دهنده مالکیت پرویز بر کتاب است.
  • نسبت دادن صفات: گاهی کسره در انتهای یک کلمه برای نصب دادن یک صفت به یک اسم است مثلا در عبارت “پسرِ خوشحال” کسره صفت خوشحال را به پسر نسبت می دهد.

در ساختارهای جداگانه احتمالا شما این تفاوت را راحت می فهمید اما وقتی این دو را با هم ترکیب کنیم کار کمی سخت می شود. مثلا در جمله “کتابِ زیبایِ پرویزِ خوشحال” ما سه بار از کسره استفاده کردیم که کمی گیج کننده می شود.

خب حالا که چی؟

موضوع مهم اینجاست که در زبان انگلیسی برای نسبت دادن هر یک از این ساختارها از روشی متفاوت استفاده می شود. پس اگر در فارسی به تفاوت آنها توجه نکرده اید در انگلیسی حتما باید این کار را بکنید. در این درس ما تنها در رابطه با نشان دادن مالکیت صحبت می کنیم. توجه داشته باشید که از هیچ یک از ساختارهای این درس نباید برای نسبت دادن صفت ها استفاده کنید.

نکته: البته در واقع ساختار مالکیت در زبان فارسی رابطه نزدیکی با مضاف و مضاف الیه دارد که ما وارد بحث های مربوط به آن نمی شویم.

اسامی ملکی در زبان انگلیسی

همانطور که بالاتر گفته شد ساختار ملکی اسامی نشان می دهد که یک اسم متعلق به دیگری است. برای نشان دادن این رابطه در زبان انگلیسی دو روش ساده وجود دارد:

  • استفاده از پسوند s-
  • استفاده از حرف اضافه of

استفاده از پسوند s- به مراتب رایج تر است و در این درس وارد مبحث مرتبط با of نمی شویم.

ساختار ملکی با پسوند s-

نشان دادن مالکیت در انگلیسی خیلی ساده است. کافیست اسمی که مالک است را اول بیاورید و به آخر آن –s را اضافه کنید. بین اسم و پسوند –s باید یک علامت اپاستروف ( ‘ ) هم اضافه کنید. توجه داشته باشید که در فارسی ما اسم مالک را آخر می آوریم (این هم اشتباهی رایج است). به مثال زیر توجه کنید:

Babak’s book

در حالی که معادل فارسی آن می شود “کتابِ بابک” (به جایگاه بابک و کتاب در معادل انگلیسی دقت کنید.) دوباره یک مثال دیگر را بررسی می کنیم:

Ali’s cat

این بار هم اسم مالک پسوند s- گرفته است (یعنی علی) و معادل فارسی آن می شود “گربه یِ علی” (باز هم جایگاه دو کلمه برعکس است.)

گرچه مالکیت های چند لایه خیلی به ندرت اتفاق می افتد اما فرمول آن ساده است. اسم قبلی همیشه مالک اسم بعدی است و می توانید با همین فرمول یک قطار درست کنید. به مثال زیر توجه کنید:

Babak’s book’s page.

(صفحه یِ کتابِ بابک)

نشان دادن حالت مالکی در اسم های جمع

اسامی جمع از قبل یک نشانه جمع –s گرفته. در متن های قدیمی وقتی می خواستند حالت مالکی این اسامی را نشان دهند مثل بقیه اسامی ‘s به آنها اضافه می کردند. که به این صورت می شد:

Cats’s ball

از این روش سالهاست که استفاده نمی شود. در واقع امروزه انجام چنین کاری اشتباه است. به جای این کار s اخر را نمی گذارند و فقط علامت اپاستروف را نگاه می دارند. که به این شکل خواهد شد:

 Cats’ ball

(توپِ گربه ها)

از روش بالا البته هنوز درباره بقیه اسم هایی که به –s ختم می شوند (اسم های مفردی که حرف آخرشان s است.) استفاده می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

Bus’s wheel

(چرخِ اتوبوس)

یا برای اسم افرادی که آخرین حرف آنها s است. مثل Charles

Charles’s book

(کتاب چالز)

نکته بسیار مهم

نمی توانید حالت مالکی را برای ضمایر استفاده کنید. یعنی اضافه کردن s به ضمایر اشتباه است. پس “I’s book” کاملا اشتباه است. برای چنین کاری ضمایر مشخصی با نام ضمایر ملکی وجود دارد که در درسهای آینده با آنها آشنا خواهیم شد.

مثال هایی برای درک بهتر

در درس 29 با کاربرد فعل have برای نشان دادن مالکیت آشنا شدید. در اینجا سعی می کنیم کمی در این رابطه با ساختن جملات ساده تمرین کنیم.

 

John has a book.

(جان یک کتاب دارد.)

 

It is John’s book. 

(این کتاب جان است.)

 

 

The cats have a ball.

(گربه ها یک توپ دارند.)

 

It is the cats’ ball. 

(این توپ گربه هاست.)

 

 

George has a fish.

(جورج یک ماهی دارد.)

 

It’s George’s fish. 

(این ماهیِ جورج است.)

 

 

The horses have apples.

(اسب ها سیب[ها] دارند.)

 

They are the horses’ apples. 

(این ها سیب های اسب ها هستند.)

 

مکرومه بافی

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 31 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در درس 29 با فعل have و کاربرد آن به صورت فعل اصلی آشنا شدیم. در این درس میخواهیم با یک ساختار بسیار نزدیک به فعل have آشنا شویم.

ساختار have got

ساختار have got یک ساختار تا حدی مشابه از فعل have است که برای نشان دادن مالکیت از آن استفاده می شود. ساختار have got معمولا در انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود اما برای درک متن ها باید بتوانید آنرا بفهمید. توجه داشته باشید که have و have got دقیقا به یک معنا هستند و میتوانید از هر یک از آنها استفاده کنید. در این درس اولویت زیادی برای جزئیات این ساختار نداریم. در همین سطح که بتوانید جملات با این ساختار را متوجه شوید کافی خواهد بود.

بررسی دوباره معانی have

در درس 29 گفتیم که 2 معنای اصلی فعل have “داشتن” و “خوردن” است. تشخیص این دو معنا در اینجا اهمیت بیشتر پیدا می کند چرا که have got تنها برای نشان دادن مالکیت و به معنای “داشتن” استفاده می شود و برای هیچ یک از معانی دیگر این فعل (به جز داشتن) هم استفاده نمی شود. برای درک بهتر، این مسئله را با چند مثال روشن می کنیم:

 

I have a book.

(من یک کتاب دارم.)

در جمله بالا have به معنای داشتن است. پس خیلی ساده می توانیم آن را با ساختار have got جایگزین کنیم:

 

I have got a book. 

من یک کتاب دارم.

اما در جمله زیر:

 

I have dinner.

(من شام می خورم.)

دیگر نمی توان از have got استفاده کرد. چون اینجا have به معنای “خوردن” است. پس:

.I have got dinner (اشتباه است!)

تفاوت در سوالی کردن و منفی کردن have got

روش سوالی کردن و منفی کردن have got با have متفاوت است. به خاطر دارید که برای سوالی کردن و منفی کردن have مانند بقیه افعال از فعل کمکی do استفاده می کردیم. در مورد have got دیگر از do استفاده نمی کنیم بلکه از have به شکل فعل کمکی و از got به شکل فعل اصلی استفاده می کنیم به مثال زیر توجه کنید:

 

Have you got a book?

(آیا یک کتاب داری؟)

 

Yes, I have. 

(بله، دارم.)

 

No, I haven’t. 

(خیر، ندارم.)

 

No, I haven’t got a book. 

(خیر، من یک کتاب ندارم.)

 

Has he got a pen?

(آیا او یک خودکار دارد؟)

 

Yes, he has. 

(بله، دارد.)

 

No, he hasn’t. 

(خیر، ندارد.)

 

No, he hasn’t got a pen. 

(خیر، او یک خودکار ندارد.)

حالت کوتاه شده have got

have got برای حالت با ضمیر و منفی دو شکل متفاوت از کوتاه شدن دارد که در جدول های زیر آنها را بررسی می کنیم:

حالت کوتاه حالت بلند
 
I’ve got  
I have got
 
You’ve got  
You have got
 

He’s got

 

She’s got

 

It’s got  

He has got

 

She has got

 

It has got
 
We’ve got  
We have got
 
They’ve got  
They have got

حالت کوتاه شده منفی

حالت کوتاه حالت بلند
 
I haven’t got I have not got
 
You haven’t got You have not got
 

He hasn’t got

 

She hasn’t got

 

It hasn’t got

He has not got

 

She has not got

 

It has not got

 
We haven’t got We have not got
 
They haven’t got They have not got

در مورد ساختار have got استفاده از حالت کوتاه بسیار رایج است. به طوری که به ندرت اتفاق می افتد شما شکل بلند این جملات را ببنید یا حتی بخوانید.

 

 

 
برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.
  • ya sa
  • ۰
  • ۰

صندل مکرومه

https://static.shahr24.com/Files/GalleryImage/2020/8/20200602_172650_done_Fixd.jpg
 

صندل مکرومه یا صندل مکرمه در طرح، اندازه و رنگهای مختلف. بسیار شیک . مناسب برای کادو به عزیزان.
برای اطلاعات بیشتر می توانید به صفحه اینستاگرام مهربافت مراجعه کنید
@mehrbaaft


و یا با واتس آپ به شماره 09021102723 پیام ارسال کنید.

قابل ارسال به سراسر ایران

مکرومه بافی چیست؟
مکرمه بافی یا مکرومه بافی هنری است که با گره زدن انواع نخها و الیاف که با هنر و سلیقه خالق آن ادغام می شود بودجود می آید.ما این هنر را در گذشته بیشتر در جاگلدانی های مکرومه دیده ایم و بعد از گذشت سالها دوباره مکرومه بافی به شکلی کاملا امروزی و دکوراتیو وارد بازار شده است.

 

 
  • مهربافت
 
برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.
  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 30 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم با نام برخی حیوانات خانگی و مزرعه در زبان انگلیسی آشنا شویم. لیست زیر شامل حیوانات خانگی بسیار محبوب در آمریکا و اروپا می شود. ممکن است برخی از این حیوانات در ایران خیلی محبوب نباشند.

حیوانات خانگی

معادل فارسی تلفظ آمریکایی حیوانات خانگی
حیوان خانگی

pet

 
Pet
ماهی

fɪʃ

 
fish
گربه

kæt

 
cat
سگ

dɒːɡ

 
dog
لاک پشت

ˈtɜːrtl

 
turtle
طوطی

ˈpærət

 
parrot
همستر

ˈhæmstər

 
hamster
خوکچه هندی

ˈɡɪni pɪɡ

 
guinea pig
خرگوش

ˈræbɪt

 
rabbit
قورباغه

frɑːɡ

 
frog

حیوانات مزرعه

معادل فارسی تلفظ آمریکایی حیوانات مزرعه
حیوان مزرعه

fɑːrm ˈænəməl

 
farm animal
حیوان

ˈænəməl

 
animal
اسب

hɔːrs

 
horse
مرغ

ˈtʃɪkɪn

 
chicken
خروس

ˈruːstər

 
rooster
جوجه

tʃɪk

 
chick
خوک

pɪɡ

 
pig
گوسفند

ʃiːp

 
sheep
بز

ɡoʊt

 
goat
گاو

kaʊ

 
cow

برای اطلاعات بیشتر

در زبان انگلیسی نام حیوانات برخی کاربردهای فارسی را ندارد!

در فارسی نسبت دادن نام یک حیوان به عنوان توهین بسیار رایج است. نسبت دادن اسامی حیواناتی مثل خر، گاو، گوسفند و … بسیار محبوب است (البته ما این کار را اصلا توصیه نمی کنیم!). اما باید بدانید که زبان انگلیسی چنین نسبت هایی خیلی رایج نیست، این به این معنا نیست که در انگلیسی فحش نداریم، اتفاقا انگلیسی از این نظر بسیار غنی است (اما ما آنها را آموزش نمی دهیم!). موضوع مهم این است که سعی نکنید همان جمله را از فارسی به انگلیسی ترجمه کنید.

نام حیوان توضیحات
dog در فرهنگ کشورهای انگلیسی زبان “سگ” آنقدر که برای ما توهین آمیز است، توهین آمیز نیست. جمله “You’re such a dog” (تو مثل سگی!) معمولا به صورت شوخی استفاده می شود و به انسان پررو یا گستاخ اشاره می کند. سگ در فرهنگ غربی نماد وفاداری است گاهی هم با عنوان حیوان رقت انگیز از آن یاد می شود (مثلا اصطلاح tired as a dog یعنی “مثل سگ خسته”). برای اصلاحات مرتبط با تنفر معمولا از pig یا خوک استفاده می کنند.
cat گربه در فرهنگ غربی نماد موجود لوس و بی تفاوت است. از cat کمتر برای نشان دادن صفات انسانی استفاده می شود. پس اگر بگویید you are a cat معنای خیلی خاصی ندارد (مگر در شرایطی خاص)
turtle turtle یا لاک پشت در انگلیسی هم مانند فارسی نماد کندی است.
frog در انگلیسی معمولا وقتی در مورد قورباغه صحبت می شود موضوع دهان بسیار بزرگ آن است. مثلا اصلاح frog mouth (دهن قورباغه ای) به کسی نسبت داده می شود که راز نگه دار نیست.
horse horse معمولا به عنوان حیوان قوی و بزرگ مورد اشاره قرار می گیرد. مثلا اصطلاح work like a horse (مثل اسب کار کردن) به معنای خیلی کار کردن است (ما معمولا برای اصطلاحات مشابه از خر استفاده می کنیم). در انگلیسی اگر به فردی بگویند شبیه اسب است معمولا اشاره به سر بزرگ و کشیده و ظاهر نامناسب دارد.
chicken chicken یا مرغ در انگلیسی معمولا به عنوان نماد ترسویی استفاده می شود. اصطلاح you are a chicken (تو یک مرغی) معمولا برای افراد ترسو استفاده می شود.
chick واژه chick تنها برای جوجه مرغ استفاده نمی شود. مانند معادل فارسی (جوجه) درانگلیسی هم chick برای جوجه همه پرندگان استفاده می شود. در ادبیات روزمره و محاوره ای از واژه chick برای اشاره به دختران جوان هم استفاده می شود.
pig pig یا خوک معمولا به عنوان نماد موجود کثیف یا چاق استفاده می شود. خوک در ادبیات انگلیسی نماد طمع هم بوده.
sheep

sheep یا گوسفند در انگلیسی (مشابه فارسی) نماد موجود ساده لوح و احمق است. گاهی از آن به عنوان نشانه مظلومیت هم استفاده می شود. در متون مذهبی مسحیت از جامعه با عنوان گله گوسفند و از مسیح به عنوان چوپان یاد می شود. در این متون اشاره به جامعه به صورت گوسفند توهین امیز تلقی نمی شود.

واژه lamb به معنای “بره” در انجیل بارها برای اشاره به مسیح مورد استفاده قرار گرفته (معمولا در عبارت lamp of God به معنای بره خدا یا گوشت خدا) که نماد معصومیت و مظلومیت شناخته می شود. استفاده از این واژه به هیچ عنوان توهین آمیز تلقی نمی شود.

cow cow یا گاو معمولا به عنوان حیوان کسل کننده مورد اشاره قرار می گیرد. اگر به کسی cow نسبت داده شود معمولا به معنای خسته کننده بودن است. گاهی از cow برای اشاره به افراد خیلی چاق هم استفاده می شود.

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

 

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

در این درس میخواهیم با یکی دیگر از فعل های بسیار مهم در زبان انگلیسی یعنی فعل have و کاربرد و معانی آن آشنا شویم.

فعل have به عنوان فعل اصلی

در این درس در رابطه با معانی فعل have به عنوان یک فعل اصلی صحبت می کنیم (البته have به عنوان فعل کمکی هم کاربرد گسترده ای دارد که بعدها به آن می پردازیم). از فعل have به صورت کلی برای “نشان دادن مالکیت” استفاده می شود. یکی دیگر از کاربردهای نسبتا محدود تر have استفاده از آن به معنای “خوردن” است.

 

I have a book.

(من یک کتاب دارم.)

 

I have dinner. 

(من نهار می خورم.)

البته استفاده از have به عنوان خوردن معمولا در زمان حال ساده صورت نمی گیرد یا اگر صورت بگیرید در یک ساختار گرامری مشخص مثل ساختار زیر، پس نیازی نیست نگران تشخیص این دو معنی از هم باشید:

 

I usually have dinner every day. 

(من معمولا هر روز شام می خورم.)

در این جمله مشخص است که ما در مورد داشتن شام صحبت نمی کنیم بلکه در مورد خوردن صحبت می کنیم.

صرف فعل have

فعل have دومین فعل بی قاعده در زمان حال ساده است (have و be تنها افعال هستند). البته صرف کردن have به پیچیدگی be نیست. جدول زیر نحوه صرف این فعل را نشان میدهد:

شکل صرف شده have معنای فارسی
 
I have من دارم
 
You have تو داری
 

He has

 

She has

 

It has او دارد
 
We have ما داریم
 
You have شما دارید
 
They have آنها دارند

احتمالا الان دارید به این فکر می کنید که “ای بابا این که اصلا بی قاعده نیست!” دلیل بی قاعده خواندن فعل have تنها این است که در سوم شخص مفرد به جای آنکه مثل بقیه افعال بن آن ثابت باشد و به آن –s اضافه شود، تغییری اندک در بن آن صورت می گیرید. در کل صرف فعل have خیلی ساده تر از فعل be است.

سوالی کردن و منفی کردن در جملات با have

در انگلیسی امروزی برای سوالی کردن و منفی کردن جملات با استفاده از فعل have با این فعل مانند یک فعل معمولی رفتار می شود. یعنی باید از فعل کمکی do برای سوالی کردن و منفی کردن استفاده کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

Do you have a book?

(آیا تو یک کتاب داری؟)

 

Yes, I do. 

(بله، دارم.)

 

No, I don’t. 

(خیر، ندارم.)

 

No, I don’t have a book. 

(خیر، من یک کتاب ندارم.)

 

 

Does he have a pen? 

(آیا او یک خودکار دارد؟)

 

Yes, he does. 

(بله او دارد.)

 

No, he doesn’t. 

(خیر، او ندارد.)

 

No, he doesn’t have a pen. 

(خیر، او یک مداد ندارد)

البته اگر به کتاب های قدیمی زبان انگلیسی مراجعه کنید ممکن است ببنید که برای ساختن جملات سوالی و منفی از همان فعل have استفاده شده. یعنی همان جمله بالا به این صورت استفاده شده:

Have you a book?

Yes, I have.

No, I haven’t.

No, I haven’t a book.

این ساختار امروزه از نظر گرامری اشتباه به شمار می رود. اما از آنجا که در ایران همچنان کتاب های پنجاه تا هفتاد سال پیش تجدید می شوند ممکن است به آن بربخورید. پس فراموش نکنید که در صورتی که در زمان حال ساده از فعل have به عنوان فعل اصلی استفاده می کردید باید برای منفی کردن و سوالی کردن آن از فعل کمکی do استفاده کنید. (بعدها بیشتر اهمیت این نکته را درک خواهید کرد!)

شکل کوتاه فعل have

فعل have هم مانند فعل be یک شکل کوتاه را به همراه ضمیر می سازد. جدول زیر نحوه ساختن شکل کوتاه در حالت معمول رو نشان میدهد.

حالت کوتاه حالت بلند
 
I’ve  
I have
 
You’ve  
You have
 

He’s

 

She’s

 

It’s  

He has

 

She has

 

It has
 
We’ve  
We have
 
They’ve  
They have

نکته 1: شاید متوجه این موضوع شده باشید که حالت کوتاه شده سوم شخص برای فعل be و have یکسان است. البته این دو فعل آنقدر از معنی مشابه نیستند و این موضوع مشکلی برای شما ایجاد نمی کند.

نکته 2: have در این ساختار به صورت منفی استفاده نمی شود. بعدا در رابطه با شکل کوتاه شده منفی صحبت می کنیم.

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa