آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

آموزش زبان انگلیسی

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اموزش گرامر زبان انگلیسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

به درس 35 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس میخواهیم در رابطه با ضمایر اشاره صحبت کنیم.

ضمایر اشاره

ضمایر اشاره، همانطور که از نامشان مشخص است ضمایری هستند که برای اشاره به چیزها (و به ندرت افراد) از آنها استفاده می شود. از آنجا که ضمایر اشاره برای اشاره به چیزی استفاده می شوند همیشه حالت سوم شخص دارند. یک ضمیر اشاره می تواند دو خصوصیت داشته باشد:

  • دوری و نزدیکی: از نظر دوری و نزدیکی ضمیر اشاره یا برای اشاره به چیزهای دور است یا چیزهای نزدیک.
  • تعداد: از نظر تعداد ضمیر اشاره یا مفرد است یا جمع.

بخش امیدوار کننده اینجاست که این ضمایر در فارسی معادل های نسبتا دقیقی دارند. پس درک کردن ساختار آنها اصلا سخت نیست. ضمیر اشاره نزدیک “this” معادل “این” است، ضمیر اشاره دور “that” معادل آن است. برای حالت های جمع these معادل “اینها” و those معادل “آنها”.

نکته: آنها در فارسی دو معنا دارد. یکی ضمیر شخصی سوم شخص مفرد (معادل they) و دیگری ضمیر اشاره دور جمع (معادل those) البته در زبان محاوره ما معمولا برای ضمیر اشاره دور از واژه “اونها” استفاده می کنیم.

معرفی ضمایر اشاره

معادل فارسی تلفظ آمریکایی ضمیر اشاره انگلیسی
این ðɪs  
this
آن، اون ðæt  
that
اینها، اینا ðiːz  
these
آنها، اونا ðoʊz  
those

استفاده از ضمایر اشاره در حالت جمع

همانطور که گفته شد، در صورت اشاره به یک چیز باید از ضمیر اشاره مفرد استفاده کرد. در این صورت اسم هم طبیعتا مفرد است. در صورتی که به چند چیز اشاره کنیم باید از ضمیر جمع استفاده کنیم. در زبان فارسی ما برای ضمایر اشاره جمع هم از اسم مفرد استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

This is a bakery.

(این یک نانوایی است.)

 

That is a restaurant.

(آن یک رستوران است.)

 

These are cats.

(اینها گربه هستند.)

 

Those are dogs.

(آنها سگ هستند.)

همانطور که میبینید برای ضمایر اشاره جمع اسم هم جمع آورده شده در حالی که در معادل فارسی اسم مفرد است. (ما در فارسی نمی گوییم “آنها سگ ها هستند.”).

ضمیر اشاره و صفت اشاره

همانطور که نشان دادیم از ضمیر اشاره برای اشاره کردن به چیزی استفاده می شود. صفت اشاره دقیقا ساختاری مشابه ضمیر اشاره دارد با این تفاوت که در کنار یک اسم استفاده می شود. در این صورت این صفت نقش نشان دادن دوری و نزدیکی آن اسم را دارد. (بعدها در مورد صفت ها بیشتر صحبت می کنیم.) در فارسی هم دقیقا از چنین ساختاری استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

This dog is here.

(این سگ اینجاست.)

 

That cat is there.

(آن گربه آنجاست.)

در اینجا ضمایر اشاره به صورت صفت تنها دوری و نزدیکی را نشان میدهند. البته ساختار ضمایر و صفات اشاره کاملا مشابه است و در بسیاری از کتابها اصلا به عنوان صفت به آنها اشاره نشده است.

چه زمانی از ضمیر اشاره نزدیک یا دور استفاده کنیم؟

با توجه به ساختار مشابه زبان های انگلیسی و فارسی جواب این سوالی خیلی سخت نیست. ضمایر اشاره معمولا نسبی هستند. یعنی فاصله ریاضی ای برای انتخاب ضمیر وجود ندارد (که مثلا دورتر از 3 متر از ضمیر دور استفاده شود.). به صورت معمول چیزی که آنقدر نزدیک است که در دسترس است را با ضمیر اشاره نزدیک و چیزی که خارج از دسترس است را با ضمیر اشاره دور مورد اشاره قرار می دهند.

گاهی ضمیر اشاره اصلا به فاصله رابطه ای ندارد و تنها دسترسی و نزدیکی فکری را نشان میدهند. به مثال زیر دقت کنید:

 

I like this job. That job was bad.

(من این شغل را دوست دارم. آن شغل بد بود.)

در اینجا استفاده از ضمیر اشاره نزدیک نشان دهنده شرایط فعلی یا نزدیک است، و ضمیر اشاره دور به یک شرایط دور اشاره می کند (یعنی هیچ رابطه ای با فاصله فیزیکی ندارد). جالب است که ضمایر انگلیسی هم دقیقا همین ساختار را دارند.

سوالی کردن و منفی کردن

سوالی کردن و منفی کردن ضمایر اشاره دقیقا مانند ضمایر شخصی است. به مثال زیر توجه کنید:

 

This is a dog.

(این یک سگ است.)

 

Is this a dog? 

(آیا این یک سگ است؟)

 

Yes, this is. 

(بله، این هست.)

 

No, this isn’t.

(خیر، این نیست.)

 

No, this isn’t a dog. 

(خیر، این یک سگ نیست.)

شکل کوتاه

تنها یکی از ضمایر اشاره شکل کوتاه دارد. that is در شکل کوتاه به صورت that’s در می آید. this is به هیچ عنوان کوتاه نمی شود (به این علت که تلفظ آن ممکن نخواهد بود). کوتاه کردن ضمایر اشاره جمع هم خیلی به ندرت صورت می گیرد. (برخی کتاب ها these’re و those’re را مجاز می دانند و برخی خیر. اما بهتر است این ضمایر را کوتاه نکنید.)

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 33 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم با ساختار there is و there are و کاربردهای آن آشنا شویم.

there به عنوان قید مکان

پیش از آشنا شدن با ساختار های there is و there are باید بدانید که واژه there به عنوان قید مکان به معنای “آنجا” است و در مقابل واژه here به معنی “اینجا” استفاده می شود. جدول زیر بهتر این دو قید را معرفی می کند:

معادل فارسی تلفظ آمریکایی قید مکان
آنجا ðər  
there
اینجا hɪr  
here

از there برای اشاره به محل ها یا چیزهایی که از ما دور هستند استفاده می کنیم و از here برای اشاره به محل ها یا چیزهایی که به ما نزدیک هستند. به مثال زیر توجه کنید:

 

The rabbit is here.

(خرگوش اینجاست.)

 

The cat is there. 

(گربه آنجاست.)

از دو جمله می توان فهمید که خرگوش از گربه به ما نزدیک تر است.

کاربرد there is و there are

برخلاف معنای واژه there ساختارهای there is و there are هیچ رابطه ای با مکان ندارد و از آنها برای نمایش “وجود داشتن” استفاده می شود. زمانی که می خواهیم وجود یک چیز را نشان دهیم معمولا از این عبارت ها استفاده می کنیم. there is برای اسامی مفرد و there are برای اسامی جمع. به مثال زیر توجه کنید:

 

There is a cat here.

(یک گربه اینجا هست. [یک گربه اینجا وجود دارد])

 

There are two cats here. 

(دو گربه اینجا هستند.)

 

There is a cow here. 

(یک گاو اینجا هست.)

 

There are two horses here. 

(دو اسب اینجا هستند.)

 

There are two dogs in the room. 

(دو سگ در اتاق هستند.)

همانطور که می بینید there is و there are تنها وجود را نشان میدهند. (و ما برای نشان دادن مکان از قید مکان استفاده کردیم.) بعدها با کاربرد بیشتر این عبارات با معنای دقیق آنها بیشتر آشنا خواهید شد.

سوالی کردن عبارات There is و There are

استفاده سوالی از این عبارت ها بسیار رایج است. برای سوالی کردن آنها کافیست جای فعل be را با there عوض کنیم. برای پاسخ دادن کوتاه هم از عبارت there is یا there are با توجه به مثبت یا منفی بودن پاسخ به صورت مثبت یا منفی استفاده می کنیم. به مثال های زیر توجه کنید:

 

Is there a cat here?

(آیا یک گربه اینجا هست؟)

 

Yes, there is.

(بله، هست.)

 

No, there isn’t. 

(خیر، نیست.)

 

No, there isn’t a cat here. 

(خیر، اینجا یک گربه نیست.)

 

 

Is there a horse there? 

(آیا آنجا یک اسب هست؟)

 

Yes, there is. 

(بله هست.)

 

No, there isn’t. 

(خیر نیست.)

 

No, there isn’t a horse here. 

(خیر، آنجا یک اسب نیست.)

نکته مهم: در صورتی که بخواهید جمله سوالی و منفی را با there are بسازیم باید بعد از آن از واژه any به معنای “هیچ” استفاده کنیم. در رابطه با دلیل این کار بعدها صحبت خواهیم کرد. در اینجا فقط کافیست بدانید که در حالت جمع باید از این واژه استفاده کرد.

 

Are there any dogs here?

(آیا هیچ سگی اینجا هست؟)

 

Yes, there are. 

(بله، هست.)

 

No, there aren’t. 

(خیر، نیست.)

 

No, there aren’t any dogs here. 

(خیر، اینجا هیچ سگی نیست.)

شکل کوتاه شده

توجه داشته باشید که تنها there is شکل کوتاه شده دارد. there are را نباید کوتاه کنید. (این موضوع طبیعی است چون شکل کوتاه شده آن به صورت there’re در می آید که تلفظ آن خیلی سخت است) جدول زیر شکل کوتاه شده there is را برای حالت های مختلف نشان میدهد:

شکل کوتاه شکل بلند
 
There’s There is
 

There’s not

 

There isn’t There is not

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

 

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 32 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خودش آمدید. در این درس می خواهیم در رابطه با ارتباط ملکی بین اسامی در زبان انگلیسی صحبت کنیم.

ساختار نسبت های ملکی در فارسی

پیش از صحبت کردن در رابطه با ساختار گرامری انگلیسی باید در رابطه با موضوعی مهم در گرامر فارسی صحبت کنیم که معمولا باعث اشتباه زبان آموزان می شود. در زبان فارسی کسره (-ِ-) در انتهای یک کلمه می تواند دو کاربرد نزدیک داشته باشد که ما معمولا زیاد در رابطه با تفاوت آن فکر نمی کنیم. این دو کاربرد عبارتند از:

  • نشان دادن مالکیت: گاهی کسره در انتهای یک کلمه مالکیت را نشان میدهد. مثلا در عبارت “کتابِ پرویز” کسره نشان دهنده مالکیت پرویز بر کتاب است.
  • نسبت دادن صفات: گاهی کسره در انتهای یک کلمه برای نصب دادن یک صفت به یک اسم است مثلا در عبارت “پسرِ خوشحال” کسره صفت خوشحال را به پسر نسبت می دهد.

در ساختارهای جداگانه احتمالا شما این تفاوت را راحت می فهمید اما وقتی این دو را با هم ترکیب کنیم کار کمی سخت می شود. مثلا در جمله “کتابِ زیبایِ پرویزِ خوشحال” ما سه بار از کسره استفاده کردیم که کمی گیج کننده می شود.

خب حالا که چی؟

موضوع مهم اینجاست که در زبان انگلیسی برای نسبت دادن هر یک از این ساختارها از روشی متفاوت استفاده می شود. پس اگر در فارسی به تفاوت آنها توجه نکرده اید در انگلیسی حتما باید این کار را بکنید. در این درس ما تنها در رابطه با نشان دادن مالکیت صحبت می کنیم. توجه داشته باشید که از هیچ یک از ساختارهای این درس نباید برای نسبت دادن صفت ها استفاده کنید.

نکته: البته در واقع ساختار مالکیت در زبان فارسی رابطه نزدیکی با مضاف و مضاف الیه دارد که ما وارد بحث های مربوط به آن نمی شویم.

اسامی ملکی در زبان انگلیسی

همانطور که بالاتر گفته شد ساختار ملکی اسامی نشان می دهد که یک اسم متعلق به دیگری است. برای نشان دادن این رابطه در زبان انگلیسی دو روش ساده وجود دارد:

  • استفاده از پسوند s-
  • استفاده از حرف اضافه of

استفاده از پسوند s- به مراتب رایج تر است و در این درس وارد مبحث مرتبط با of نمی شویم.

ساختار ملکی با پسوند s-

نشان دادن مالکیت در انگلیسی خیلی ساده است. کافیست اسمی که مالک است را اول بیاورید و به آخر آن –s را اضافه کنید. بین اسم و پسوند –s باید یک علامت اپاستروف ( ‘ ) هم اضافه کنید. توجه داشته باشید که در فارسی ما اسم مالک را آخر می آوریم (این هم اشتباهی رایج است). به مثال زیر توجه کنید:

Babak’s book

در حالی که معادل فارسی آن می شود “کتابِ بابک” (به جایگاه بابک و کتاب در معادل انگلیسی دقت کنید.) دوباره یک مثال دیگر را بررسی می کنیم:

Ali’s cat

این بار هم اسم مالک پسوند s- گرفته است (یعنی علی) و معادل فارسی آن می شود “گربه یِ علی” (باز هم جایگاه دو کلمه برعکس است.)

گرچه مالکیت های چند لایه خیلی به ندرت اتفاق می افتد اما فرمول آن ساده است. اسم قبلی همیشه مالک اسم بعدی است و می توانید با همین فرمول یک قطار درست کنید. به مثال زیر توجه کنید:

Babak’s book’s page.

(صفحه یِ کتابِ بابک)

نشان دادن حالت مالکی در اسم های جمع

اسامی جمع از قبل یک نشانه جمع –s گرفته. در متن های قدیمی وقتی می خواستند حالت مالکی این اسامی را نشان دهند مثل بقیه اسامی ‘s به آنها اضافه می کردند. که به این صورت می شد:

Cats’s ball

از این روش سالهاست که استفاده نمی شود. در واقع امروزه انجام چنین کاری اشتباه است. به جای این کار s اخر را نمی گذارند و فقط علامت اپاستروف را نگاه می دارند. که به این شکل خواهد شد:

 Cats’ ball

(توپِ گربه ها)

از روش بالا البته هنوز درباره بقیه اسم هایی که به –s ختم می شوند (اسم های مفردی که حرف آخرشان s است.) استفاده می شود. به مثال های زیر توجه کنید:

Bus’s wheel

(چرخِ اتوبوس)

یا برای اسم افرادی که آخرین حرف آنها s است. مثل Charles

Charles’s book

(کتاب چالز)

نکته بسیار مهم

نمی توانید حالت مالکی را برای ضمایر استفاده کنید. یعنی اضافه کردن s به ضمایر اشتباه است. پس “I’s book” کاملا اشتباه است. برای چنین کاری ضمایر مشخصی با نام ضمایر ملکی وجود دارد که در درسهای آینده با آنها آشنا خواهیم شد.

مثال هایی برای درک بهتر

در درس 29 با کاربرد فعل have برای نشان دادن مالکیت آشنا شدید. در اینجا سعی می کنیم کمی در این رابطه با ساختن جملات ساده تمرین کنیم.

 

John has a book.

(جان یک کتاب دارد.)

 

It is John’s book. 

(این کتاب جان است.)

 

 

The cats have a ball.

(گربه ها یک توپ دارند.)

 

It is the cats’ ball. 

(این توپ گربه هاست.)

 

 

George has a fish.

(جورج یک ماهی دارد.)

 

It’s George’s fish. 

(این ماهیِ جورج است.)

 

 

The horses have apples.

(اسب ها سیب[ها] دارند.)

 

They are the horses’ apples. 

(این ها سیب های اسب ها هستند.)

 

مکرومه بافی

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

قید های تکرار به زبان انگلیسی

قیدهای تکرار و زمان حال ساده

همانطور که درس های قبل یادگرفتیم بزرگترین کاربرد زمان حال ساده نشان داده تناوب یا استمرار است. یعنی نشان می دهد که یک کار در طول زمان تکرار شده یا همیشه انجام می شود. برای نشان دادن میزان استمرار یا تناوب از قیدهای زمانی خاص استفاده می شود که به آنها قیدهای تکرار می گویند. جدول زیر شش قید تکرار بسیار مهم را معرفی می کند:

معادل فارسی تلفظ آمریکایی قید زمان
همیشه ˈɒːlweɪz  
always
اغلب ˈɒːfən  
often
معمولا ˈjuːʒuəli  
usually
گاهی، بعضی اوقات ˈsʌmtaɪmz  
sometimes
به ندرت ˈrerli  
rarely
هرگز ˈnevər  
never

قیدهای زمان بالا با توجه به میزان استمرار یا تناوب مرتب شده اند. یعنی همیشه از اغلب بیشتر اتفاق می افتد، اغلب از معمولا بیشتر اتفاق می افتد، معمولا از گاهی بیشتر اتفاق می افتد و گاهی از هرگز بیشتر اتفاق می افتد.

قیدهای تکرار و ساختار جملات

ترکیب قرار گیری قیدهای زمان در جمله بسیار مهم است اما قواعدی بسیار ساده دارد.

ترتیب قرارگیری قید تکرار در جملات با فعل be

در جملاتی که از فعل be به عنوان فعل اصلی استفاده می کنند. قید های تکرار همیشه بعد از فعل be آورده می شوند. به مثال های زیر توجه کنید (در مثالها ممکن است کلماتی باشد که هنوز یاد نگرفته اید):

 

I am always here.

(من همیشه اینجا هستم.)

 

It is usually red. 

(این معمولا قرمز است.)

 

They are never in school. 

(آنها هرگز در مدرسه نیستند.)

نکته 1: برای سوالی کردن این جملات وقتی جای فعل و فاعل را عوض می کنید، نباید قید تکرار را جابه جا کنید. به مثال زیر توجه کنید:

 

It is usually red. 

(این معمولا قرمز است.)

 

Is it usually red? 

(آیا این معمولا قرمز است؟)

نکته 2: برای منفی کردن این جملات not را بعد از فعل be (در جایگاه همیشگی اش) و قبل از قید تکرار اضافه می کنید. به مثال زیر توجه کنید:

 

It is usually red. 

(این معمولا قرمز است.)

 

It is not usually red. 

(این معمولا قرمز نیست.)

ترتیب قرارگیری قید تکرار با بقیه افعال

در جملاتی که از فعل اصلی دیگری به جز be استفاده می کنند، قید زمان قبل از فعل اصلی قرار می گیرد. به مثال های زیر توجه کنید:

 

I see a bird. 

(من یک پرنده می بینم.)

 

I sometimes see a bird. 

(من گاهی یک پرنده می بینم.)

 

 

He goes to school. 

(او به مدرسه می رود.)

 

He always goes to school. 

(او همیشه به مدرسه می رود.)

 

 

They come here. 

(آنها به اینجا می آیند.)

 

They often come here. 

(آنها اغلب به اینجا می آیند.)

در جملات منفی و سوالی باید از فعل کمکی do استفاده می کردیم. در این جملات قیدهای زمان باید بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار گیرند. به مثال های زیر توجه کنید:

 

He doesn’t always go to school. 

(او همیشه به مدرسه نمی رود.)

They don’t often come here. 

(آنها اغلب اینجا نمی ایند.)

در جملات سوالی با do زمانی که جای فعل کمکی و فاعل عوض می شود قید زمان در جایش باقی می ماند. به مثال زیر توجه کنید:

 

Does he always go school?

(آیا او همیشه به مدرسه می رود؟)

Do they often come here? 

(آیا آنها اغلب به اینجا می آیند؟)

درک ساختار کلی جایگاه فعل کمکی، قید تکرار و فعل اصلی

استفاده از قید های تکرار در زبان انگلیسی یک ساختار کلی دارد که با درک آن می توانید تمام قوانین گفته شده بالا را بفهمید. جدول زیر به صورت کلی جایگاه بخش های جمله را نشان می دهد:

بقیه جمله فعل اصلی قید تکرار فعل کمکی (در صورت وجود) فاعل

to school

a bird

here

go

see

come

always

often

usually

do/be + not

be*

I

You

He/she/it

* به صورت کلی در زمان حال ساده گرچه از فعل be به عنوان فعل اصلی استفاده می شود اما همیشه جایگاهی مشابه فعل کمکی دارد (مثلا جمله را منفی یا سوالی می کند یا در جایگاه مخصوص فعل کمکی قرار می گیرد).

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

فعل کمکی do در زبان انگلیسی

فعل کمکی چیست؟

فعل کمکی فعلی است که به خودی خود معنایی ندارد و فقط یک خصوصیت از جمله را نشان میدهد. به دو مثال از افعال کمکی در زبان فارسی توجه کنید:

من دارم به مدرسه می روم.

او دارد وسایلش را آماده می کند.

در دو مثال بالا معنای “دارم” یا “دارد” چیست؟ آیا معنای داشتن چیزی را می دهد؟! اگر به این صورت است در مورد داشتن چه چیزی صحبت می کند؟!

جواب ساده است. “دارم” در اینجا معنایی ندارد و فقط یک فعل کمکی است. این فعل نشان می دهد که عملی در حال انجام است. پس بخشی از ساختار گرامری جمله است.

افعال کمکی در زبان انگلیسی

استفاده از افعال کمکی در زبان انگلیسی خیلی گسترده تر از فارسی است. در انگلیسی تقریبا تمام زمان ها از طریق فعل کمکی ساخته می شوند. پس باید به خوبی آنها را درک کنید. در زبان انگلیسی مانند فارسی فعل کمکی می تواند به صورت فعل اصلی هم معنایی داشته باشد. (در فارسی فعل “داشتن” به صورت فعل اصلی “مالکیت” یا “تعلق” را نشان می دهد.)

فعل کمکی do

فعل do به عنوان فعل اصلی به معنای “انجام دادن” است و البته به عنوان فعل اصلی هم بسیار پرکاربرد است. از فعل do به عنوان فعل کمکی در زمان حال ساده برای سوالی کردن و منفی کردن جملات استفاده می شود. در درس بعدی دقیقا با طریقه استفاده از این فعل آشنا خواهید شد.


برای اطلاعات بیشتر

فعل کمکی چطور کار می کند؟

فعل کمکی در واقع یک نشانه است. حرف تعریف the را به یاد بیاورید. این حرف وقتی در کنار اسمی قرار می گرفت یک مشخصه از آن اسم را نشان میداد. افعال کمکی هم همین نقش را برای جملات دارند. یعنی یک مشخصه از آن را نشان میدهند. (مثلا زمان جمله، سوالی یا منفی بودن جمله، معلوم و مجهول بودن جمله و …)

ممکن است در یک جمله یک فعل به صورت فعل اصلی و کمکی بیاید؟

بله. سوالی که در درس 8 برای پرسیدن درمورد شغل گفتیم را به یاد بیاورید. What do you do? در این جمله do یک بار به عنوان فعل اصلی و یک بار به عنوان فعل کمکی آمده.

آیا ممکن است یک جمله چند فعل کمکی هم داشته باشد؟

بله. برای ساختن بیشتر زمان ها در زبان انگلیسی حداقل به یک فعل کمکی نیاز است. شرایط دیگر می تواند تعداد این افعال را بیشتر کند. (تعداد جملات با بیش از 2 فعل کمکی بسیار محدود است.)

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 15 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. دراین درس قصد داریم در مورد نحوه صرف کردن افعال در زمان حال ساده صحبت کنیم.

مگه در انگلیسی هم افعال را صرف می کنند؟

در واقع بله. در شکل قدیمی تر از زبان انگلیسی (انگلیسی 500 سال پیش و قبل تر) همه افعال دقیقا صرف می شدند. در طول زمان اما این صرف شدن کمتر و کمتر شد تا اینکه امروزه تنها بخشی بسیار جزئی از آن باقی مانده است. برای درک عمیق بهتر است به جدول صرف یک فعل در زمان حال ساده نگاه کنیم:

شخص نحوه صرف فعل ترجمه فارسی
اول شخص مفرد

 

I want

من می خواهم
دوم شخص مفرد

 

You want

تو می خواهی
سوم شخص مفرد

 

He wants

 

She wants

 

It wants

او/آن می خواهد
اول شخص جمع

 

We want

ما می خواهیم
دوم شخص جمع

 

You want

شما می خواهید
سوم شخص جمع

 

They want

آنها می خواهند

با یک نگاه ساده به جدول متوجه می شوید که تنها حالتی که صرف فعل در آن صورت می گیرد سوم شخص مفرد است. در سوم شخص مفرد برای هر سه جنسیت مذکر، مونث و خنثی باید فعل را به نحوی متفاوت صرف کنیم.

قواعد صرف افعال در زمان حال ساده

قاعده کلی برای صرف افعال در زمان حال ساده این است که تنها در حالت سوم شخص مفرد (he, she, it) به آخر فعل –s اضافه می کنیم. این موضوع برای همه افعال انجام می شود، اما 2 استثنای کوچک دارد (در واقع استثنایی سوم هم وجود دارد که بعدا به آن اشاره می کنیم.):

1- اگر فعل به یکی از حروف a یا o و یا ترکیب حروف sh یا ch ختم شود به جای –s باید به فعل –es اضافه کرد. به مثال زیر توجه کنید (به معنای افعال در این مثال ها نیازی نداریم):

do – he does

go – he goes

wash – she washes

catch – she catches

2- اگر فعل به y ختم شود و قبل از y حرف بی صدا باشد، پیش از اضافه کردن –s باید y را حذف کرده و به جای آن –ie- بگذاریم. به مثال زیر توجه کنید:

worry – he worries

bury – she buries

try – He tries

البته همانطور که گفته شد این کار تنها در صورت انجام می شود که پیش از y حرف بی صدا داشته باشیم. اگر پیش از y حرف صدادار آمده باشد دیگر y حذف نمی شود. به مثال زیر دقت کنید:

play – he plays

 

نکته 1: ما قبلا نحوه صرف فعل be را در زمان حال ساده یاد گرفته بودیم. این فعل کاملا بی قاعده صرف می شد، اما باید بدانید که نحوه صرفی که برای این فعل یاد گرفتید تنها در زمان حال درست است.

نکته 2: انگلیسی یک فعل بی قاعده دیگر هم دارد (فعل have) که در درس های بعد آن را بررسی می کنیم.

 

 

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.

  • ya sa
  • ۰
  • ۰

به درس 12 از مجموعه آموزش زبان انگلیسی برای نوآموزان خوش آمدید. در این درس می خواهیم واژه هایی جدید مرتبط با نسبت های خانوادگی را یاد بگیریم. جدول زیر واژه های جدید را نشان می دهد.

 

معادل فارسی تلفظ آمریکایی واژه انگلیسی
خانواده ˈfæməli
family
پدر ˈfɑːðər
father
مادر ˈmʌðər
mother
والدین، پدر و مادر ˈperənt
parents
برادر ˈbrʌðər
brother
خواهر ˈsɪstər
sister
پسر sʌn
son
دختر ˈdɔːtər
daughter
شوهر ˈhʌzbənd
husband
زن waɪf
wife
پدر بزرگ ˈɡrændˌfɑːðər
grandfather
مادر بزرگ ˈɡrænˌmʌðər
grandmother
نوه پسر ˈɡrænsʌn
grandson
نوه دختر ˈɡrænˌdɒːtər
granddaughter
نوه ˈɡræntʃaɪld
grandchild
عمو، دایی ˈʌŋkəl
uncle
خاله، عمه ænt
aunt
فرزند عمو، دایی، خاله یا عمه ˈkʌzən
cousin
پسر برادر یا خواهر ˈnefjuː
nephew
دختر برادر یا خواهر niːs
niece

در مورد نسبت های خانوادگی در انگلیسی

در فرهنگ انگلستان، ساختارهای خانوادگی اهمیت کمتری داشتند به همین دلیل جزئیاتی که ما در زمینه پیوندهای خانوادگی داریم در زبان انگلیسی دیده نمی شود. برای بسیاری از نسبت های خانوادگی از کلمات مشابهی استفاده می شود. شاید برای شما این سوال پیش آید که پس چطور متوجه می شوند که چه کسی عمو و چه کسی دایی است؟ واقعیت این است که متوجه شدن چنین جزئیاتی اصلا برای آنها اهمیتی ندارد. (برای ما با توجه به قواعد فرهنگی محرم و نا محرم ، دانستن این جزئیات بسیار مهم بوده!)

کمی تمرین برای یادگرفتن بهتر نسبت های خانوادگی

اعضای خانواده در زبان انگلیسی

تصویر زیر نسبت های بین افراد را نشان میدهد. با استفاده از واژه هایی که یاد گرفتیم سعی می کنیم بفهمیم هر کسی با فرد دیگر چه نسبتی دارد. به مثال های زیر توجه کنید:

Sarah برای Paul: daughter

(سارا می شود دختر پال.)

William برای John: grandfather

(ویلیام می شود پدربزرگ جان)

Paul برای John: brother

(پال می شود برادر جان)

حالا که بازی را یاد گرفتید خودتان سعی کنید نسبت بین افراد را بنویسید.


برای اطلاعات بیشتر

واژه انگلیسی توضیحات
father father مثل پدر در فارسی است، یعنی تا حدی رسمی است. daddy یا dad معادل غیر رسمی همین واژه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید. از father برای اشاره کردن به کشیش ها و مقامهای مذهبی مذهب کاتولیک هم استفاده می شود.
mother mother مثل مادر در فارسی است، یعنی تا حدی رسمی است. mummy یا  mumمعادل غیر رسمی همین واژه است که مشابه “بابا” در فارسی به حساب می آید.
parents یک اسم جمع است. از همین اسم می توان به صورت مفرد هم استفاده کرد که به معنای “والد” خواهد بود. یعنی هر یک از پدر و مادر.
brother از brother جدا از نشان دادن نسبت خانوادگی برادری برای نشان دادن دوستی های عمیق هم استفاده می شود. برای نشان دادن چنین روابطی شکل کوتاه شده همین واژه به صورت bro (چیزی مثل به “داداش” در فارسی) بیشتر استفاده می شود.
sister شکل کوتاه شده sister که به صورت sis نوشته می شود به اندازه bro کاربردی نیست.
son در فارسی پسر دو معنا دارد. اولی به انسان مذکر کم سن گفته می شود و دومی به یک نسبت خانوادگی اشاره می کند. واژه son تنها به معنای نسبت خانوادگی است. در زبان انگلیسی به انسان مذکر کم سن boy گفته می شود. در استفاده از این واژه دقت کنید.
daughter در فارسی دختر هم دو معنا دارد. اولی به انسان مونث کم سن گفته می شود و دومی به یک نسبت خانوادگی اشاره می کند. واژه daughter تنها به معنای نسبت خانوادگی است. در زبان انگلیسی به انسان مذکر کم سن girl گفته می شود. در استفاده از این واژه دقت کنید.
wife واژه زن در فارسی دو معنی دارد. اولی به انسان بالغ مونث گفته می شود و دومی یک نسبت خانوادگی را نشان می دهد (همسر). واژه wife تنها معادل نسبت خانوادگی است. برای انسان مونث بالغ در انگلیسی از واژه woman استفاده می شود.
 grandson/ granddaughter ما در فارسی برای نسبت نوه جنسیت نداریم. در انگلیسی برای نوه دختر و پسر دو واژه متفاوت وجود دارد.
grandchild واژه grandchild معادل نوه در فارسی است. یعنی جنسیت در آن اهمیتی ندارد.
uncle واژه uncle به جز دایی و عمو برای شوهر خاله و شوهر عمه هم استفاده می شود (در درس به آن اشاره نکردیم چون احتمالا دیگر خیلی از دست انگلیسی ها عصبانی می شدید!). در ضمن معمولا افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (مثلا دوستان نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان uncle شناخته می شوند.
aunt واژه aunt به جز خاله و عمو برای زن دایی و زن عمو هم استفاده می شود. در ضمن معمولا افرادی که رابطه نزدیکی با پدر و مادر یک بچه دارند (مثلا دوستان نزدیک آنها) به وسیله بچه با عنوان aunt شناخته می شوند.
cousin واژه cousin جنسیت ندارد. تمام فرزندان عمو، دایی، خاله و عمه به عنوان cousin شناخته می شوند. از آنجا که در مسیحیت ازدواج با این نسبت خلاف است، این نسبت خانوادگی اهمیت خاصی دارد.



برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر 24 مراجعه کنید.
  • ya sa